مامان میگفت لکه یِ آلبالو بد قلق است،
باید هزار بار بشوریش تا کمرنگ شود،
هزار بار که بشوری کمرنگ میشود؛
پاک ولی ،نه.
دستهایم را محکم میکشیدم به کناره هایِ پالتویِ پشمیم و
پاک نمیشد
ردِ دستهایِ کسی تویِ دستانِ آدم، آلبالوها نبود
ردِ دستهایِ آدمها،
خطِ کف دستهایشان،
عطرِ دستهایشان،
میرفت به خورد دستانت
خانه میکرد بین فاصله یِ انگشتانت.
دوباره به دستهایم نگاه کردم
باید میسپردمش دست مامان
باید میگفتم بالاخره از لکه یِ آلبالو بدقلق تر هم پیدا کردم
باید میرفتم دستهایم را میگذاشتم توی تشت و میگفتم رد دستهای جامانده رویِ دستانم را پاک که نه، فقط کمی کمرنگتر کند
تا بغض هایِ تو گلو مانده ام هم کمی رنگ ببازند.


مقالات مفید و معرفی بهترینها یِ ,مامان ,آلبالو ,پاک ,لکه ,دستهایم ,یِ آلبالو ,لکه یِ ,دستهایم را ,مامان میگفت ,ردِ دستهایِمنبع

تدریس خصوصی زبان انگلیسی مخصوص دختر خانمها

فرزندت بدغذا ست و کمبود وزن و قد داره؟

سلامت پوستت برات مهمه؟

هدیه ای

وﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ است به او نگویید تحمل کن

آخرش یک نفر از راه می رسد

به کسی در زندگیتان بلیت نیم بها نفروشید !

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها

gaeleg134 House Shepard59z rumah شب انجام پروژه های برنامه نویسی تفریحات سالم خرید و فروش اینترنتی قطعات بابکت دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم مهفا44 شرکت سایبان برقی متین دانلود آهنگهای عاشقانه و غمگین